ریشهی پیشاهندواروپایی به صورت «*seu» که «عصاره، شیره» معنی میداده، در زبانهای کهن اروپایی چنین مشتقهایی به دست داده است: «*sub» (جرعه) و «*seue» (نوشیدن، جذب مایع). در زبانهای اروپایی از این ریشه supa (جرعه) و suga (مکیدن) نُردیک کهن، suppa (خیسانده، نان ترید شده) لاتین متأخر، soper (شام) فرانسوی کهن، sippen (کم کم خوردن) آلمانی زیرین، sufan (نوشیدن، میگساری) و sugan (مکیدن) آلمانی کهن، sughen (مکیدن) هلندی میانه، soku (تراوش شیرهی گیاه) و susati (مکیدن) اسلاوی کهن کلیسایی، sopa (خیسانده در مایع، نام خوراکی شبیه ترید آبگوشت) اسپانیایی کهن، sugim (مکیدن) ایرلندی کهن، suth (تراوش شیرهی گیاه) ایرلندی میانه، suppan/ supian (مزه کردن، چشیدن) نورثومبری، supan (ریز ریز خوردن) ساکسونی غربی، sypian (یک جرعه نوشیدن) و seaw (شیرهی گیاه) و sopp (نان ترید شده) و sucan (مکیدن) انگلیسی کهن،
در زبانهای زندهی اروپایی از این بن چنین واژگانی برخاستهاند: saufen (نوشیدن، بدمستی کردن) و saugen (مکیدن) آلمانی، zuipen (نوشیدن) و zuigen (مکیدن) هلندی، suga (مکیدن) سوئدی، supa (شیرابه، عصارهی گیاه) لیتوانیایی، sopaipilla (غذایی شبیه نان و ترید آبگوشت) اسپانیایی مکزیکی، soupe (آش رقیق، آبگوشت؛ قرن سیزدهم) و succulent (آبدار، نرم) فرانسوی،sip
در زبان انگلیسی از اینجا چنین کلماتی زاده شدهاند: (جرعه جرعه نوشیدن؛ اواخر قرن چهاردهم)، sup (مزه مزه کردن)، soak (شناور شدن، غوطه خوردن؛ میانهی قرن چهاردهم)، soup (آش رقیق؛ ۱۶۵۰م.)، succulent (گیاهان آبدار؛ ۱۶۰۰م.)، suck (مکیدن؛ ۱۶۲۰م.)، sop (نان ترید شده)، suction (مکش)، suctorial (مکندگی؛ ۱۸۲۶م.)، supper (شام؛ میانهی قرن سیزدهم)
دربارهی این بن هم مانند بسیاری از ریشههای هندواروپایی دیگر، واجبندی در تحول بن یونانی بیشتر به زبانهای ایرانی نزدیک بوده تا هندی-اروپایی که در دو سوی حوزهی تمدن ایرانی قرار دارند. چون به همان شکلی که در لاتین sugere (مکیدن) و succus (عصاره) و suctionem (مکنده) را از این ریشه داریم، در یونانی هم ‘uetos (هوئِتُوس: باران) و ‘uein (هوئِیین: باریدن) را میبینیم. از میان این کلمات «سوپ» و «ساک» در پارسی وامگیری شدهاند.
در زبانهای آریایی ریشهی پیشاهندواروپایی «*seu» به «*هُو» و «*هُوب» تبدیل شده و دایرهای وسیع از واژگان کهن را به دست داده است، هرچند شکل قدیمیترِ «*سُو» و «*سُوب» هم در زبانهای هندی باقی مانده است. مهمترین کلمهی مشتق شده از این ریشه، «هوم» است که در اوستایی «هَئومَه» و در سانسکریت «سَومَه» تلفظ میشده و اسم گیاهی مقدس بوده که شیرهاش کاربرد آیینی و تاثیر روانگردان داشته است. این واژه در ۱۷۵۸م. از هندی به صورت soma انگلیسی به اروپا هم وارد شد و در سال ۱۹۳۲م. آلدوس هاکسلی در «دنیای شگفتانگیز نو» اسم مادهی مخدر داستانش را به همین خاطر «سوما» گذاشت.
به احتمال زیاد اصطلاح «هُورت کشیدن» به معنای نوشیدن با سر و صدا هم از همین ریشه آمده باشد. نلدکه اصطلاح «هُفت» به معنای «جرعه» را هم از همین جا مشتق دانسته و نظرش پذیرفتنی است.
جامی این واژه را به زیبایی در این بیتها آورده است:
«یاد داری که پار، موسم گل در دکان فُقاعی، سر پل
برف و دوشاب مفت میخوردیم؟ هریکی هُفت هُفت میخوردیم»