ریشهی پیشاهندواروپایی «*men» به معنای «برجسته، بیرون زدن» در زبانهای ایرانی چندان زایا نبوده و تنها در شاخهی زبانهای اروپایی واژهسازی کرده است. در زبانهای کهن اروپایی از این ریشه چنین کلماتی مشتق شدهاند: mons (کوه) و eminere (بارز بودن، تمایز داشتن) و minaret (گله را با چوب هدایت کردن) و minari (تهدید) و minaciæ (تهدید کننده) و eminentia (ویژگی بارز، خصلت) لاتین، munnr (دهان) نُردیک کهن، Muin (گردن) ایرلندی کهن، amener (راندن، هدایت کردن) و amonter (بالا رفتن، دلالت کردن) و demener (مدیریت کردن، راهبری، مستقر کردن؛ قرن یازدهم) و eminence (برجستگی، بیرون زدگی) و éminent (بیرونزدگی، برجستگی؛ قرن سیزدهم) و menace (تهدید کردن؛ قرن نهم) و montaigne (کوه) و surmonter (فراز رفتن، بالاتر قرار گرفتن) فرانسوی کهن، muþ (دهان) انگلیسی کهن، muth (دهان) ساکسونی کهن و فریزی کهن، mont (دهان) هلندی میانه، Mund (دهان) آلمانی کهن، munþs (دهان) گُتی،
در زبانهای اروپایی نو هم این واژگان را از این بن سراغ داریم: mwnwgl (گردن) و mwng (یال) و mynydd (کوه) ولش، imminent (تهدید کننده؛ قرن چهاردهم) و imminere (تهدید کردن) و minatoire (تهدیدآمیز) و montage (سرهم کردن، بر هم سوار کردن، مونتاژ) و montagne (کوه) و Montagnard (کوهنشین، حزب دموکرات تندرو؛ ۱۷۹۸م.) و promenade (قدمزدن تفریحی، تفرج) و promontoire (دماغه، پیشروی ساحل در دریا) و ultramontain (آنسوی کوه) فرانسوی، minaccia (تهدید) ایتالیایی، amenaza (تهدید) و monte (کوه) اسپانیایی، mond (دهان) هلندی، mund (دهان) دانمارکی، Mund (دهان) آلمانی، همچنین است جاینامهایی که عنصر «مونت/ مونته» را در خود دارد، مثل Montevideo، MountCarlo، Monte Negro،
در زبان انگلیسی خویشاوندان این لغات چنین هستند: amenable (مسئول، پاسخگو؛ ۱۵۹۰م.)، amount (سوار اسب شدن؛ اواخر قرن سیزدهم، مقدار، میزان؛ ۱۷۱۰م.)، cismontane (اینسوی کوه؛ ۱۸۲۶م.)، demeanor (سلوک، رفتار با دیگری؛ اواخر قرن پانزدهم)، dismount (پیاده کردن توپ از پایهاش؛ ۱۵۴۰م.، پیاده شدن از اسب؛ ۱۵۸۰م.)، eminence (برجستگی، بیرون زدگی؛ ۱۴۰۰م.، مقام والا؛ اوایل قرن پانزدهم، لقب کاردینالها؛ ۱۶۵۰م.)، eminent (بارز، برتر؛ اوایل قرن پانزدهم)، imminence (آویزان، تهدیدگر؛ ۱۶۰۰م.)، imminent (تهدید کننده؛ ۱۵۲۰م.)، menace (تهدید کردن؛ ۱۳۰۰م.)، minacious (خطیر، مخاطرهبرانگیز، تهدیدگر؛ ۱۶۵۰م.)، minatory (تهدیدآمیز؛ ۱۵۳۰م.)، montage (سرهم کردن، بر هم سوار کردن، مونتاژ؛ ۱۹۲۹م.)، Montagnard (کوهنشین؛ ۱۸۴۲م.)، monte (نوعی بازی اسپانیایی که با ۴۰ ورق انجام میشود؛ ۱۸۲۴م.)، mount (سوار اسب شدن؛ ۱۳۰۰م.)، mountain (کوه؛ ۱۲۰۰م.)، mountebank (طبیب راهنشین، پزشک نامعتبر؛ ۱۵۷۰م.، برگرفته از ایتالیایی montam banco، یعنی: بر سکو نشسته)، mouth (دهان)، Osmond (اسم مرد، یعنی: در پناه خدا، os: خدا+ mund: سوار شده)، Piedmont (منطقهای در آپالاچیا؛ ۱۷۵۵م.، یعنی: پای کوه)، promenade (قدمزدن تفریحی، تفرج؛ ۱۵۶۰م.، تفرجگاه ساحلی؛ اواخر قرن هجدهم)، prominence (برجستگی، ۱۵۹۰م.)، prominent (برجسته، نامدار؛ میانهی قرن پانزدهم)، promontory (دماغه، پیشروی ساحل در دریا؛ ۱۵۴۰م.)، remount (به حالت اولیه بازگشتن، احیا شدن؛ اواخر قرن چهاردهم؛ پر کردن تپانچه؛ ۱۶۲۰م.)، surmount (فراز رفتن، بالاتر قرار گرفتن؛ اوایل قرن چهاردهم)، ultramontane (آنسوی کوه؛ ۱۵۹۰م.).
در زبانهای ایرانی از این ریشهی «*مَن» نمونههایی بسیار اندک را سراغ داریم که مهمترینش «مَنیَه» (سیب آدم، برجستگی گلو) سانسکریت است. از میان کلمات اروپایی هم فقط «مونتاژ» و اسمهای خاصی مثل «مونتکارلو» و «مونتهویدئو» و «مونتهنگرو» و «ادموند» وامگیری شدهاند.