ریشهی سامی «*مرر» به معنای «گذشتن، عبور کردن» در زبان پارسی طیفی وسیع از واژگان را پدید آورده است، با دامنه و تنوعی که در زبان عربی یا سایر زبانهای سامی دیده نمیشود. در پارسی از این ریشه چنین واژگانی ساخته شده است: «مرور»، «مرورگر»، «عبور و مرور»، «استمرار»، «[فعل] استمراری»، «[در سیاست] استمرارطلب»، «مستمر»، «ممَرّ درآمد»، «امرار معاش».
با این همه ریشهی این کلمات سامی بوده و کهنترین ثبت از آن 𒄑𒈥 (مارّو) اکدی است. در زبان عربی هم «مرّه» (دفعه، بار) و «یمرّ» (گذشتن) و و «مرَرْتُ» (میگذرم) را از این بن سراغ داریم.
در شعر و ادب پارسی مشتقهای این ریشه به ویژه «مرور» با بسامدی کم به کار گرفته شدهاند:
سعدی شیرازی: «سعدی از این چشمهی حیوان که خورد سیر نگردد به مرور ای صنم»
و «برای مجلس انسات گلی فرستادم که رنگ و بوی نگرداندش مرور سنین»
هاتف اصفهانی: «آن که چون او نزاد فرزندی مادر دهر در مرور دهور»
سیف فرغانی: «شعر من کهنه نگردد به مرور ایام که تغیر نپذیرد به زمان شیرینی»
اقبال لاهوری: «کوهها مثل سحاب اندر مرور انهدام عالمی بی بانگ صور»