مخ


آخرین به روزرسانی:
مخ

«مُخ» از ریشه‌ی پیشاسامی «*موخّ» به معنای «فرق سر، مغز، مغز استخوان» گرفته شده است. صورت‌های متفاوتی از این واژه را در زبان‌های سامی کهن سراغ داریم که همگی بر چنین معنایی دلالت می‌کنند: 𒌋𒅗 (موخّوم) اکدی، 𒈬𒄷𒌝 (موخوم) اِبلایی، 𐎎𐎈 (مخ) اوگاریتی، מוחא‎ (موخَع) آرامی، ܡܘܚܐ‎ (موخا) سریانی، מוח‎ (مُوخ) عبری، 

در زبان‌های زنده‌ی ایرانی از اینجا چنین کلماتی برخاسته‌اند: «مخ» و «مخچه» و «بی‌مخ» پارسی، «مُخّ» عربی، «موخ/ موهْ» (مغز) ترکی، «مُخ» کردی، 

          در پارسی «مخ کسی پاره‌سنگ برداشتن» هم از همین جا آمده و اصطلاحی است که از بازرگانان وامگیری شده است، که چیزهای گرانبها و جواهرات را با ترازوهای دقیق می‌سنجیدند، اما کالاهای بی ارزش و زمخت را با باسکول‌هایی می‌سنجیدند که در آن به عنوان وزنه‌ از پاره‌سنگ استفاده می‌شد. 

کلمه‌ی «مخ» و مشتقاتش در شعر و ادب پارسی کاربرد چندانی نداشته است.