ریشهی پیشاهندواروپایی «*pel» به معنای «پوشاندن، حفظ کردن» از بن مشابهی به معنای «پهن شدن، گسترش یافتن» مشتق شده که در مدخل «پارو» دربارهاش مطالبی آمده است. این دلالت از بن مورد نظرمان در زبانهای آریایی شاخهزایی کرده و در زبانهای اروپایی تنها pelth (پِلْتِه: سپر) یونانی را نتیجه داده که آن هم شاید از زبانهای ایرانی وامگیری شده باشد. در برخی از فرهنگهای ریشهشناسی گاه «سپر» را با qura (ثورا: دَر) یونانی و بنابراین «تیروئید» خویشاوند دانستهاند که آشکارا نادرست مینماید. هرچند بر همین اساس اسم جدید این غده در پارسی علمی جدید را «سپردیس» گذاشتهاند.
قدیمیترین ثبت «سپر» در پارسی باستان به صورت *𐎿𐎱𐎼 (سْپَرَه) دیده میشود و مثلا در ترکیب «ایونیهای سپر بر سر» و «سپردیس» (سْپَرْدِئیس: همچون سپر) دیده میشود. جاینام مشهور «سارد» هم که احتمالا شکلی یونانی شده از همین واژه است، به معنای سپردار. این شهر برای هفتاد سال پایتخت دولت کمدوام لودیه بوده و بعد به مدت دویست و سی سال مرکز استان هخامنشی لودیه (آناتولی غربی) بوده است. نام این شهر از قبیلهای آریایی گرفته شده که در پارسی باستان «سْپَرْدَه» نامیده میشدهاند و نامشان احتمالا یعنی «سپردار» یا «سپر دهنده، محافظ» (سْپَر + دا: دادن). نام این شهر در زبانهای باستانی نیز به همین شکل ثبت شده است: «سْفَرْد» لودیایی، ספרד (سْفَرَد) عبری و آرامی،
از این ریشه چنین کلماتی در زبانهای کهن ایرانی برخاستهاند: arAps (سْپارَه: سپر) و atSAdarAps (سْپارَداشْتَه: سپردار) اوستایی، «سْپَرَبارَه» (سپردار) پارسی باستان، «پْهَرَکَه» (سپر) سانسکریت، «سْپَر» (سپر) پهلوی، «اِسْپَر» (سپر) پارتی و تورفانی، ասպար (اَسْپَر: سپر) و ասպարաւոր (اَسْپَرَوُر: سپردار) ارمنی کهن، «سپرچ» (سپر) خوارزمی،
در زبانهای زندهی ایرانی از این ریشه چنین واژگانی برخاستهاند: «سپر» و «سپردار» پارسی، «ایسْپَر» (سپر) بلوچی، «سِپَر» اردو، ասպար (اَسْپَر: سپر) ارمنی، «سیپِر» (سپر) و «سیپِرجیک» (سپر کوچک) ترکی
این واژه در شعر و ادب پارسی بسیار به کار گرفته شده است:
رودکی سمرقندی: «سپر به پیش کشیدم خدنگ قهر ترا چو تیر بر جگر آید سپر چه سود کند؟»
اسدی توسی: « یلی گشته مردانه و شیرزن سواری سپردار و شمشیرزن»
سیف فرغانی: « بر تیر جورتان ز تحمّل سپر کنیم تا سختی کمان شما نیز بگذرد»