خاستگاه ریشهی آریایی «*زی» به معنای «محروم کردن، ضرر زدن» درست معلوم نیست. یک حدس آن است که با ریشهی پیشاهندواروپایی «*de» به معنای «فاصله داشتن، دور افتادن» خویشاوند باشد و در این حالت با پیشوند مشهور لاتینی de- (غیاب چیزی، فقدان) همخانواده میشود.
به هر روی ریشهی «*زی» در زبانهای آریایی شاخهزایی کرده و در زبانهای کهن ایرانی چنین کلماتی را پدید آورده است: AnAiz (زیانا: ضرر، آسیب) و inAiz (زیانی: زیان، گزند) و Ayz (زیا: محروم کردن، زیان رساندن) اوستایی، ज्यान (جیانَه: ستم) و «آجیتَه» (سالم، بیگزند) و «جیناتی» (صدمه زدن، زیان رساندن) و «جیا» (غارت، ضرر) سانسکریت، «زین» (صدمه زدن، آسیب رساندن) و «زیان» پهلوی، «زْیان» (زیان) پارتی، «زییان/ زیان» (زیان) تورفانی، «زین/ زیت» (به زور ستاندن، صدمه زدن) و «ژیق/ زیکه/ جیکا» (زیان، آسیب) سغدی، «یْشان» (به زور گرفتن، ستم کردن) سکایی، Anyiz (زییَنا: زیان) آرامی بابلی، զեան (زِآن: زیان) ارمنی کهن، «زایینا» (زیان) آرامی مندایی،
در زبان پارسی از این ریشه چنین کلماتی را سراغ داریم: «زیان»، «زیانده»، «زیانکار»، «بیزیان»، «زیانبار»،
در سایر زبانهای ایرانی از این ریشه چنین واژگانی سراغ داریم: «زیان» کردی و پشتون و ترکی، зиа́н (زیَن: زیان) آسی، զիյան (زیان) و «زِناکار» (زیانبار، مضر) و «زِنارار» (زیانآور) و «وْزِئان» (جبران زیان، تاوان) و «وْزِناک» (مخارج، هزینه) ارمنی، ზიანი(زیانی: زیان) گرجی،зыян (زیان) باشکیری، зиян (زیان) قزاقی، «زْیّان» (زیان) ترکمنی، «زیان» اردو، «زییُن» (زیان) ازبکی، «زیئیان» (زیان) ترکی اویغوری، «زَییا» (تباهی، خرابی) وخی، «زییان/ زییانی» (زیان، ویرانی) و «زین/ زیتَه» (ربودن، گرفتن، به چنگ آوردن) بلوچی،
واژهی «زیان» در زبانهای دیگر هم وامگیری شده است: зян (زیان) بلغاری، зијан(زییان) مقدونی، zìjān / зѝја̄н (زییان/ زیان) صربی-کروآتی، изъя́н(ایزْیان) روسی،
در شعر و ادب پارسی این واژه فراوان به کار گرفته شده است:
رودکی سمرقندی: «خواسته تاراج گشته سر نهاده بر زیان لشکرت همواره یافه چون رمه رفته شبان»
فردوسی توسی: «یکی بیزیان مرد آهنگرم ز شاه آتش آید همی بر سرم»
و: «چو مهر کسی را بخواهی ستود بباید به سود و زیان آزمود»
فرخی سیستانی: «هرآینه چو زیان کرد بر خریدهی نو ز من بپوشد کایدون ستوده نیست زیان»
قطران تبریزی: «یکی را تو سودی یکی را تو سودی یکی را زیانی یکی را زیانی»
عطار نیشابوری: «دوست گر باشد زیانکار ای پسر رو طمع زآن دوست بردار ای پسر»