زاد و رود


آخرین به روزرسانی:
زاد و رود


         ریشه‌ی پیشاهندواروپایی «*su/ *seu» از «*sew» (پر کردن) مشتق شدن و معنای «زاییدن» را می‌رسانده است. در زبان‌های کهن اروپایی این مشتق‌ها را به دست داده است: ‘uios (هوئیُوس: پسر) یونانی، sonr (پسر) نُردیک کهن، sunu (پسر) انگلیسی کهن و ساکسونی کهن و فریزی کهن، sunus (پسر) گُتی، sonn/ sone/ sune (پسر) انگلیسی میانه، suth (نوزاد، زایمان) ایرلندی کهن، sone (پسر) هلندی میانه، synu (پسر) اسلاوی کهن کلیسایی، 

         این ریشه در زبان‌های اروپایی زنده چنین واژگانی را پدید آورده است: sohn (پسر) آلمانی، zoon (پسر) هلندی، son (پسر) انگلیسی و سوئدی، søn (پسر) دانمارکی، sunus (پسر) لیتوانیایی، syn (پسر) روسی و لهستانی، 

         بن هندواروپایی «*su/ *seu» در زبان‌های آریایی به ریشه‌ی «*هَوْ» تبدیل شده و «زادن، بچه، فرزند» معنی می‌داده است. در زبان‌های کهن ایرانی از این ریشه چنین واژگانی برخاسته‌اند: 𒋗𒌦𒈾𒄿 (شونّای: پر می‌کند) و 𒋗𒌋𒍑 (شوش/ سوس: پُر، مملو) هیتی، wah (هَوْ: زاییدن [اهریمنی]) و unuh (هونو: پسر، بچه) و atOah (هَئُوتَه: نژاد، تبار) و Anuh -OrNazah (هَزَنْگْرُو-هونا: زاینده‌ی هزار بچه) و ihAnuh (هوناهی: باردار، حامله) اوستایی، सूते (سوتِه: زادن) و ससूव (ساسووَه: باردار، حامله) و सूत (سوتَه: زائو) و «سونوس» (پسر) و «سو-سو» (خوشبخت، در اصل یعنی: زاینده‌ی خوبی) و «پْرَسوتَه» (گل) و «پْرَسونَه» (زاده شده) و «پْرَسوکَه» (مادیان) و «ساویکَه» (قابله) و «سونَه» (شکوفه) و «بَهوسووَن» (بسیار زاینده) و «اَسو» (نازا) سانسکریت، 𒋗𒈾𒀜𒊒𒉿𒀭𒋾𒅔 (شوناتْرووانْتین: غنی، سخی) لوویایی، 𒋗𒌑𒈾𒀜 (شونَت: پر می‌کند) پالایی، «ویسوتَن» (زاییدن) و «ویشوتَک» (بچه، فرزند) و «هونوشْک» (فرزند) و «هُوتَک» (نژاد، تبار) پهلوی، «گوهووِن» (زاییدن) و «گوهودَگ» (بچه‌ی نارس) تورفانی، «سو» (پسر) سکایی، «اَهْویانَه» (جاویدان، لم یلد) ختنی، «سُیا» (پسر) تخاری، 

         در زبان‌های ایرانی نو از این بن چنین کلماتی زاده شده‌اند: «زاد و رود» (خانواده، زن و بچه) و «رُود» (بچه، فرزند) پارسی، «رُور» (بچه) کمزاری، «رُولَه» (پسر) کردی، «رودَق» (شتر یا گوسفند جوان) عربی، «رود» (بچه) بختیاری، 

         حدسم آن است که نام مردانه‌ی «فرود» که اغلب در معنای رایج «پایین، زیر» درک شده، از این ریشه برخاسته باشد و بخش دومش «رود» به معنای «پسر، فرزند» باشد. بخش نخست آن دقیق معلوم نیست، اما شاید همان «فَرّ» باشد، یا پیشوندی که به این شکل کوتاه شده است.