خالی


آخرین به روزرسانی:
خالی


         ریشه‌ی سامی «*خلو» به معنای «تهی» احتمالا از «*خلل» به معنای «سوراخ، حفره» مشتق شده باشد. این بن به نسبت جدید است و در زبان‌های باستانی مشتق‌های چندانی از آن سراغ نداریم. احتمال دارد این اشتقاق معنایی در زبان پارسی انجام شده باشد. چون شمار واژگان بر‌آمده از آن در پارسی بیش از عربی است و چنین واژگانی را در بر می‌گیرد: «خالی»، «توخالی»، «جاخالی [دادن]»، «خالی‌الذهن»، «خلوت»، «خلوتگاه»، ‌«خلأ»، «خَلا» (آبریزگاه، یعنی جای خالی شدن)، 

احتمال می‌دهم که مفهوم دوستی و صمیمیت که در «خلیل» وجود دارد از تداخل معنایی با این بن و مفهوم «خلوت» برآمده باشد. همچنین است لقب «خال» که برای برادران یا خواهران والدین به کار گرفته می‌شود. در این حالت این واژگان هم از همین بن آمده‌اند: «خال» (دایی)، «خاله»، «پسرخاله»، «دخترخاله»، «خالو»، 

کلمه‌ی دیگری که شاید به اینجا مربوط باشد، «قالی» است. این واژه را اغلب از ریشه‌ی ترکی دانسته‌اند، اما به گواهی فرش پازیریک صنعت قالی‌بافی در میان اقوام آریایی بی‌تردید از عصر هخامنشی وجود داشته و ترکان حدود هزار سال بعد تازه به صحنه‌ی تاریخ وارد می‌شوند و این فن را فرا می‌گیرند. از این رو بعید است واژه از ترکی برخاسته باشد. به خصوص که در ترکی بنی که چنین کلمه‌ای به دست دهد یا واژگان خویشاوندی برایش وجود ندارد. ارتباط معنایی «قالی» و «خالی» هم البته مبهم است. اما شاید به متخلخل بودن قالی‌های ساده و فضای خالی بین گره‌هایش مربوط باشد. 

         برخی از این واژگان در عربی و سایر زبان‌های ایرانی نیز دیده می‌شوند، اما توزیع و کاربرد محدودی دارند. نمونه‌هایش: «خالَه» (خاله) و «خال» (دایی، عمو) و «خَووله» (خویشاوندان، جمع خال) عربی، «خالا» (خاله، عمه) ترکی، halle (خاله) آلبانیایی،

واژه‌ی قالی از پارسی به زبان‌های هندی نیز راه یافته و به این شکل‌ها درآمده است: ख़ाली (خالی) هندی، খালী (کْهَلی: خالی) بنگالی و آسامی، ఖాళీ (خالی) تلوگو، 

         این واژگان در شعر و ادب پارسی به نسبت زیاد به کار گرفته شده‌اند: 

نظامی گنجوی: « نام و نسبت به خردسالی است                   نسل از شجر بزرگ خالی است »

اوحدی مراغی: « حقه خالی و بوالعجب عورست                 جرم او نیست، دیده‌ها کورست»

مولانای بلخی: « رو رو که نه‌ای عاشق ای زلفک و ای خالک

ای نازک و ای خشمک پابسته به خلخالک »