حارث


آخرین به روزرسانی:
حارث


بن پیشاسامی «*خَرَط/ *حَرَث» به معنای «کاشتن، شخم زدن» چنین کلماتی را در زبان‌های کهن ایرانی پدید آورده است:𒀳 (اِرِش: کاشتن، شخم زدن، بذر افشاندن) و 𒂊𒊑𒋳 (اِرِّشوم: کشاورز) اکدی، 𐤇𐤓𐤔 (حَرَش: شخم زدن، بذر افشاندن) فنیقی، 𐎈𐎗𐎘 (خَرَط: شخم زدن) و 𐎈𐎗𐎘 (خَرْطا: کشاورز، شخم زننده) اوگاریتی، חָרַשׁ (خارَش: شخم زدن، عمیق یاد گرفتن) عبری، 𐩣𐩢𐩧𐩻𐩩 (مخرطّ: زمین شخم خورده، کشتزار) سبائی، 

در پارسی و عربی این واژگان از این بن برخاسته‌اند: «حارث» (نام مرد، یعنی کشاورز)، «حرث» (شخم زدن). این بن در زبان‌های دیگر نیز فعال بوده است: አረሰ (عاراسا: شخم زدن، کاشتن) حبشی امهری، ħarat (کاشتن) و moħriet (گاوآهن) مالتی،‌

این واژگان در شعر و ادب پارسی به ندرت به کار گرفته شده است:

سنایی غزنوی: « ناز دنیا کی شود با آز عقبا مجتمع              رنج حرث و زرع چه بود پیش نسرین و سمن»

ظهیر فاریابی: « برخیزد از زمانه به یکبار نسل و حرث        گر دفع فتنه را نکند تیغ تو ضمان»